چرا استراتژی شخصی

چرا استراتژی شخصی

چرا یک معامله گر باید استراتژی شخصی داشته باشد و نتایج معاملاتش را یادداشت نماید؟ یکی از مهمترین مطالبی که در فرآیند آموزش به معامله گران توصیه می‌شود ، طراحی یک استراتژی شخصی و مهمتر از آن یادداشت نتایج کلیه معاملات با تمام جزئیات می‌باشد.از طرفی دیگر در آموزش‌های نوین ، تاکید می‌گردد که تحلیل بازار ( اعم از تکنیکال ، فاندامنتال و … ) تنها 20 % از فرآیند یک معامله است .ممکن است این دو موضوع در ظاهر با هم متناقض باشند ، ولی به هیچ وجه اینطور نیست.هدف از داشتن استراتژی ، این است که یک معامله گر نقطه ورود و نقطه خروج و تمام عوامل حاکم بر تریدش را از قبل مشخص نماید. و معامله گر از یک رویه ثابت و مشخص در تریدهایش استفاده کند. هدف از یادداشت کردن معاملات با تمام جزئیات ، به دو بخش تقسیم می‌شود.

یادداشت شرایط معامله از نظر تکنیکال ( چگونگی تشخیص روند ، نقطه ورود ، نقطه خروج و …) و شرایط روحی حاکم بر معامله گر در لحظه‌ترید. با این هدف که یک معامله گر با مرور معاملات گذشته ، نقاط ضعف خود و سیستمش را پیدا نموده و با رفع آنها استراتژیش را بهبود بخشد.

یادداشت نتایج معاملات ( مقدار سود و مقدار ضرر و …) با این هدف که بعد از استخراج نتایج معاملات متعدد ( حداقل 100 معامله ) معامله‌گر نتایج آماری را به دست آورد و از آنها در طراحی سیستم مدیریت سرمایه‌اش استفاده نماید.

در بحث مدیریت سرمایه و طراحی سیستم بهینه ، داشتن این اطلاعات آماری ، حیاتی می‌باشد. و بدون دانستن آنها ، مدیریت سرمایه بی‌معنی می‌باشد.

هرچه تعداد معاملات یک معامله گر بیشتر باشد ، نتایج حاصله دقیق‌تر و قابل‌اعتمادتر خواهند بود. بنابراین اگر نتایج معاملاتتان را یادداشت نمی‌کنید و یا از یک استراتژی مشخص در تریدتان استفاده نمی‌کنید ، درواقع شما معامله‌گر نیستید و متأسفانه در حال قمار کردن می‌باشید !!! چه خوشتان بیاید و چه خوشتان نیاید ، واقعیت معامله همین است.فرض ما این است که شما اطلاعات حیاتی برای طراحی مدیریت سرمایه رادارید و با این فرض آیتم‌های مهم مدیریت سرمایه را توضیح می‌دهیم.قبل از توضیح اجزاء مدیریت سرمایه ، ابتدا راجع به این مطلب صحبت می‌کنیم که اصولاً هدف از مدیریت سرمایه چیست ؟

مهم‌ترین هدف مدیریت سرمایه ، تعیین مقدار حجم بهینه برای ورود به هر معامله با توجه به شرایط فعلی حساب است.

حجم بهینه عبارت است از بالاترین حجمی که می‌توان وارد معامله شویم بدون اینکه ریسک خارج از کنترلی متحمل شویم. در آینده راجع به چگونگی کنترل ریسک و محاسبه حجم بهینه ، صحبت خواهیم نمود.حال به توضیح اجزاء مدیریت سرمایه می‌پردازیم :

 

احتمال موفقیت

 P: احتمال موفقیت

V : تعداد معاملات سود ده

N : تعداد کل معاملات

 این آیتم یکی از مهم‌ترین پارامترهای ارزش‌گذاری یک استراتژی می‌باشد. در استراتژی‌های روندی ممکن است احتمال موفقیت کمتر از 50 % باشد ولی سیستم همچنان سود ده باشد. ولی در سیستم‌های اسیلاتوری حتماً باید از 50 % بیشتر باشد. در آینده خواهیم دید که اگر بخواهیم از بین دو استراتژی که سودهای تقریباً یکسانی دارند ، یکی را انتخاب کنیم ، می‌بایست استراتژی با احتمال موفقیت بالاتر را انتخاب نماییم.

 استراتیژی شخصی - مدیریت سرمایه

احتمال شکست

q:احتمال شکست.اگر احتمال موفقیت را داشته باشیم ، احتمال شکست به‌راحتی از فرمول بالا به دست می‌آید.

استراتیژی شخصی - مدیریت سرمایه

درصد سود در هر معامله

a% عبارت است از مجموع سودها تقسیم‌ بر تعداد معاملاتی که با سود بسته‌شده‌اند.

استراتیژی شخصی - مدیریت سرمایه

درصد ضرر هر معامله

b% عبارت است از  مجموع ضررها تقسیم‌بر تعداد معاملاتی که با ضرر بسته‌شده‌اند.

استراتیژی شخصی - مدیریت سرمایه

نسبت سود به ضرر

یکی از مهم‌ترین پارامترهای ارزش‌گذاری یک استراتژی می‌باشد. مقدار سودبه ضرر هیچ‌گاه نباید کمتر از 1 باشد.

نکته : فرمول‌های فوق در منابع مختلف ممکن است با حروف و نمادهای مختلفی نشان داده شوند. به‌طور مثال  a را در بعضی منابع با w و  b  را با L نشان می‌دهند. مهم این است که مفاهیم اجزاء و رابطه بین آنها درک شود.

 

استراتیژی شخصی - مدیریت سرمایه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

مقالات پربازدید

مقالات مرتبط

سبد خرید
هیچ محصولی در سبد خرید وجود ندارد!
خرید را ادامه دهید