نسبت سود به ضرر چیست و چگونه محاسبه می شود؟


در مقاله پیشین از سری مقالات مرتبط با مدیریت سرمایه در بازارهای مالی به شرح و بررسی «چرا یک معاملهگر باید استراتژی شخصی داشته باشد؟» پرداختیم، در این مقاله به شرح این که «نسبت سود به ضرر چیست و چگونه محاسبه می شود؟» میپردازیم.
– – –
نسبت سود به ضرر
فرض کنید سودی را در نظر گرفتهاید برای رسیدن به این سود، چقدر ریسک متحمل میشوید؟ اگر تارگت شما 100 pip باشد و ریسکی که متحمل میشوید، 50 pip باشد، نسبت سود به ضرر شما 2 است.
یکی از پارامترهایی که در بحث مدیریت سرمایه باید مورد توجه و مطالعه قرار گیرد مبحث Risk/Reward ratio یا نسبت سود به ضرر است. منطقا بهرهگیری از آموزش مدیریت سرمایه مناسب میتواند به تسهیل این روند کمک شایانی کند.
نکته : نسبت سود به ضرر بر اساس مقدار ریسکی است که در ابتدای معامله متحمل میشوید. بنابراین کارهایی مثل بستن دستی پوزیشن یا Trailing Stop کردن یا Risk Free کردن معامله در فرمول نسبت سود به ضرر نقشی ندارند.
دلیل مهم بودن نسبت سود به ضرر این است که یکی از پارامترهایی است که نشان میدهد یک استراتژی سودده است یا خیر ( البته شرط لازم است و نه کافی ).
به طور مثال اگر نسبت سود به ضرر شما 1 باشد و در 50% موارد موفق باشید، شما در نهایت بازنده هستید. چرا که مقداری از پول شما صرف هزینههایی مثل Spread و کمیسیون و … میشود.
اگر نسبت سود به ضرر شما 2 باشد و در 35% موارد موفق باشید، برنده هستید.
به جدول زیر دقت کنید :

اما تعاریف بالا راجع به مفهوم نسبت سود به ضرر خیلی ساده انگارانه است. ما میخواهیم معنی واقعی نسبت سود به ضرر را تعریف کنیم.
معنی واقعی Risk/Reward چیست ؟
(( همیشه باید مقدار tp از مقدار sl بیشتر باشد. ))
حتما این جمله را بارها و بارها در سایتها و گروههای مختلف شنیدهاید. این جمله درست است ولی بیانگر تمام واقعیت نیست. و خیلی از کسانی که این جمله را میگویند هنوز خود مفهوم واقعی آن را درک نکردهاند. آنها خیلی راحت میگویند که اگر حدسود را از حدضرر بیشتر در نظر بگیرید، معامله، معامله خوبی است. بعضی از حرفهایترها میگویند «اگر حدسودتان از حدضررتان بیشتر نبود، از معامله صرف نظر کنید.»
واقعیت این است که استفاده از این قانون که ((حد سود باید بیشتر از حد ضرر باشد )) بدون در نظر گرفتن احتمال رخ دادن هرکدام ، کاملا غلط است.
این مسئله را با یک مثال روشن میکنیم. فرض کنید در یک شرط بندی شرکت کردهاید که هزینه شرکت در آن یک دلار است و در صورت برنده شدن، یک میلیون دلار جایزه میگیرید.

ظاهرا شرط بندی خوبی است. زیرا که نسبت سود به ضرر برابراست با 1,000,000$.
باید به این نکته توجه داشته باشید که دو میلیون نفر در این شرط بندی شرکت کردهاند.
بسیار خوب بیایید احتمال برنده شدن و بازنده شدن را محاسبه کنیم:

حالا ریسک واقعی را حساب میکنیم. :

همانطور که مشاهده میکنید نسبت سود به ضرر 0.5 شد یعنی شما به ازای هر دلاری که ریسک میکنید تنها 50 سنت سود میکنید. و این معامله بسیار معامله بد و غیر منطقی است. همانطور كه در بالا ذكر گرديد فرمول واقعی Reward/Risk به شكل زير است:

مثال بالا بیانگر مفهوم واقعی نسبت سود به ضرر است. در معادلات E(win) همان حدسود و E(loss) همان حدضرر است. با استفاده از فرمول فوق میتوانیم حداقل نسبت سود به ضرر را با استفاده از احتمال موفقیت و یا حداقل احتمال موفقیت با استفاده از نسبت سود به ضرر به دست آوریم. به فرمولهای زیر توجه کنید.

به طور مثال اگر نسبت سود به ضرر برابر 1 باشد، حداقل احتمال بردی را که سیستممان باید داشته باشد به دست میآوریم:

یا اگر طبق خروجی بکتست استراتژیمان احتمال برد ما 60% باشد، حداقل نسبت سود به ضرری که میتوانیم داشته باشیم و سیستممان همچنان سودده باشد برابر است با:

گراف زیر منحنی مرزی بین سودده بودن و ضررده بودن سیستم را با توجه به مقادیر مختلف احتمال موفقیت و نسبت سود به ضرر را نشان میدهد.

همانطور که میبینید، شرط لازم ( و نه کافی ) برای اینکه سیستمتان سود ده باشد این است که بالای منحنی قرمز قرار گیرد. این پارامتر میتواند کمک بسیار خوبی برای تشخیص و تخصیص سیستم مدیریت سرمایه مناسب برای سیستم معاملاتیتان باشد. جدول زیر این موضوع را با جزئیات بیشتری نشان میدهد:


– – –
در مقالهی بعدی به بررسی «درصد موفقیت مهمترین پارامتر مدیریت سرمایه» میپردازیم.
شما میتوانید کتاب مدیریت سرمایه را نیز مطالعه بفرمایید.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.