چرا به مدیریت سرمایه بیتوجه ای می شود؟
در نخستین مقاله از سری مقالات مرتبط با مدیریت سرمایه در بازارهای مالی به شرح و بررسی «چرا به مدیریت سرمایه بیتوجهای می شود؟» میپردازیم.
– – –
همه اساتید، کتابها، مقالات و … راجع به لزوم رعایت مدیریت سرمایه به عنوان مهمترین پارامتر یک معامله، صحبت میکنند ولی هیچ کس راجع به نحوه عملیاتی کردن آن حرفی نمیزند. و اگر هم مطلبی گفته میشود، به صورت بسیار کلی و مبهم توضیح داده میشود.
کمتر کسی است که در بازار سرمایه فعالیت داشته باشد ولی راجع به اهمیت مدیریت سرمایه چیزی نشنیده باشد. اهیمت بالایی دارد که از آموزش مدیریت سرمایه درستی استفاده کرده باشید و سیستم مدیریت سرمایه متناسبی را برای سیستم معاملاتی خود استفاده کرده باشید.
برای این موضوع میتوان از آموزش مدیریت سرمایهگذاری و ریسک معتبری برای شناخت انواع سیستمهای مدیریت سرمایه استفاده کرد و یا از نرم افزار مدیریت سرمایه متناسب با سیستم معاملاتی خود استفاده کرد و اگر هم مطلبی گفته میشود، به صورت بسیار کلی و مبهم توضیح داده میشود.
هر معاملهای بر اساس سه رکن اصلی بنا نهاده میشود. که عبارتند از :
تحلیل بازار( اعم از تکنیکال، فاندامنتال و …)
مدیریت سرمایه
مسائل روحی و روانی
از میان این سه رکن، تحلیل بازار از کمترین اهمیت برخوردار است. حدود 70% از عواملی که یک تریدر موفق را از یک تریدر ناموفق جدا میسازد، مربوط به مدیریت سرمایه و مسائل روحی و روانی است. این دو مقوله اخیر چنان در هم تنیده شدهاند که به هیچ وجه نمیشود آنها را از هم جدا کرد. تریدری که بر خودش مسلط است و احساساتش را کنترل میکند، مدیریت سرمایه را به درستی رعایت میکند و تریدری که مدیریت سرمایه را به درستی رعایت میکند از استرس خیلی کمی برخوردار است و خیلی راحتتر میتواند احساساتش را کنترل کند.
با توضیحاتی که ارائه شد، این سوال پیش میآید که پس چرا تمرکز 90% از معاملهگران بر روی تحلیلشان است و توجهشان به دو مقوله دیگر بسیار کم است؟ این سوال را میتوان با مقایسه دو بازی شطرنج و تخته نرد، جواب داد.
از نظر آماری، علاقه مندان به بازی تخته نرد خیلی بیشتر از علاقمندان به بازی شطرنج میباشند. و دلیل آن این است که در بازی تخته نرد، پارامتری به اسم شانس وجود دارد در حالیکه این پارامتر در بازی شطرنج نقشی ندارد.
در بازی تخته نرد همیشه این شانس وجود دارد که با توجه به تاسهای ریخته شده، یک آماتور از یک حرفهای بازی را ببرد. در حالیکه در بازی شطرنج چیزی به اسم شانس وجود ندارد و یک آماتور اگر 100 بار هم بازی کند، عین 100 بار را از یک حرفهای میبازد.
اصولا انسان علاقه عجیبی دارد که پارامتر شانس را به نحوی در زندگیش بگنجاند. شرکت در قرعهکشیها شرطبندیها و … نشاندهنده همین موضوع است. فرهنگ عامه هم عامل موفقیت افراد را به خوش شانسی آنها نسبت میدهد!!!
اما خبر بد این است که معامله گری بازی شطرنج است نه تخته نرد!!!
در بازی شطرنج مهمترین وظیفه بازیکن، امنیت شاه است و بعد از آن مات کردن حریف. در بازی ترید مهمترین وظیفه تریدر امنیت سرمایه است و بعد کسب سود. در بازی شطرنج اگر بد بازی کنید و اصول و قواعد بازی را رعایت نکنید ، هیچ شانسی برای پیروزی ندارید و قطعا خواهید باخت. در بازی ترید هم اگر بد ترید کنید و اصول و قواعد خودتان را زیر پا بگذارید ، قطعا سرمایه اتان را از دست خواهید داد.
فکر میکنم حالا متوجه شدهاید که چرا بیش از 90% از معامله گران، بازنده هستند.
اما نگران نباشید. ما سعی داریم با باز کردن مبحث مدیریت سرمایه و توضیح پارامترهای مختلف آن به زبان ساده و بدون آنکه وارد مباحث و فرمولهای پیچیده شویم، شما را به این بحث علاقمند نموده و به تبع آن شما را جزء 10% معاملهگران موفق بازار نماییم. یک آموزش مدیریت سرمایه صحیح میتواند چنین تاثیر مثبت قابل توجهای بر روند معاملات و سود حاصل یک تریدر بگذارد.
برای شروع پارامترهای اولیه بازار را بررسي مینماییم :
چه چيزی در بازار جهانی خريد و فروش میشود؟
در بازار جهانی ارزهای كشورهاي مختلف خريد و فروش میشوند. در واقع بازار جهانی يك صرافی بسيار بزرگ است كه تريدرها در آن در حال تبديل ارزها به يكديگر هستند. به مثال زير توجه فرماييد. فرض كنيد مقداری دلار داريد و به يك صرافی رفته ايد و ميخواهيد 10000 يورو بخريد.
اما واحد بالا و پايين رفتن قيمت يك جفت ارز چيست؟ و چگونه سود يا ضرر محاسبه میشود؟
پيپ PIP چيست ؟
ارزش هر ارز نسبت به ارز ديگر با چهار رقم اعشار نمايش داده ميشود. كه تغيير به اندازه يك واحد در رقم چهارم يك پيپ ناميده ميشود. (بعضي از جفت ارزها مانند USD/JPY =113.24 با دو رقم اعشار نمايش داده ميشود.)
بطور مثال اگر قيمت جفت ارز EUR/USD = 1.1423 به EUR/USD = 1.1424 افزايش يابد اصطلاحا ميگوييم قيمت يك پيپ PIP افزايش يافته است.
ارزش هر پيپ چقدر است؟
در مثال فوق با توجه به اينكه ارزش هر يورو برابر 1.1423 دلار مي باشد ، بنابراين رقم چهارم اعشار برابر با يكصدم سنت ميباشد.
ارزش هر پيپ چگونه حساب میشود ؟
در واقع ارزش هر پيپ در هر جفت ارز برابر است با 0.0001 ارز دوم كه در شكل بالا با توجه به اينكه ارز دوم دلار بوده ، ارزش هر پيپ يك صدم سنت شده است. بنابراين در جفت ارزهايی كه ارز دوم دلار است ارزش هر پيپ برابر با 0.0001 دلار است . ولي در جفت ارزهایی كه ارز اول دلار است ، ارزش هر پيپ برابر است با 0.0001 ضرب در قيمت جفت ارز.
پيپت Pipette چيست ؟
بعضي از بروكرها قيمت جفت ارزها را با پنج رقم اعشار نمايش ميدهند كه در اين حالت رقم پنجم پيپت ناميده میشود و ارزش آن يكدهم پيپ است.
حجم معامله چيست؟
واحد حجم معاملات لات ناميده ميشود كه برابر است با صد هزار دلار. كه به آن حجم استاندارد ميگويند. با توجه به اينكه اين رقم بسيار بالا است و براي اينكه همه افراد بتوانند در بازار جهانی خريد و فروش كنند، بروكرها حسابهای ديگری هم برای مشتريانشان افتتاح مینمايند.
تعريف Bid و Ask و Spread :
در بازار جهانی نمودار جفت ارزها داراي دو قيمت میباشند. قيمت پايينتر Bid ناميده ميشود. و در واقع قيمت جفت ارز است هرگاه بخواهيم جفت ارز را بفروشيم. و قيمت بالاتر Ask ناميده ميشود. و عبارتست از قيمت جفت ارز هرگاه بخواهيم آن جفت ارز را بخريم.
در بازار واقعی هم همين قاعده وجود دارد . جنسی را كه ما از مغازه ميخريم اگر بلافاصله بخواهيم به همان مغازه بفروشيم با قيمت كمتری از ما میخرند.
اختلاف بين قيمت Ask و Bid اصطلاحا Spread ناميده ميشود كه در واقع حق كميسيون بروكر ميباشد.
در شكل بالا EUR/USD داراي دو قيمت میباشد . همانطور كه مشاهده میكنيد قيمت پايينتر EUR/USD=1.3456 میباشد كه اصطلاحا به آن Bid گفته میشود. به قيمت بالاتر EUR/USD=1.3458 اصطلاحا Ask گفته میشود.
Spread=Ask-Bid
0.0002=1.3458-1.3456
0.0002=2 PIP
تعريف Leverage :
همانطور كه گفته شد واحد خريد و فروش در بازار جهانی Lot ناميده میشود كه برابر است با 100,000 دلار . برای اينكه همه بتوانند در اين بازار خريد و فروش كنند. بروكرها به مشتريانشان اعتبار ميدهند كه در بعضی از بروكرها تا 1000 برابر مبلغ اوليه میباشد.
اين اعتبار به اين معنی است كه شما تا 1000 برابر پولتان میتوانيد خريد و فروش كنيد مشروط بر اينكه ضررتان از اصل سرمايهتان نزد بروكر بيشتر نشود. به محض اينكه ضررتان برابر سرمايهتان شود، تمام پوزيشنهايتان به صورت اتوماتيك بسته میشود. و اصطلاحا كال مارجين میشويد یا حساب ما صفر میشود.
فرض میکنيم با مبلغ 1000 دلار در يك بروكر كه Leverage تا 1:500 را ساپورت میكند ، حساب باز كردهايم .
به طور مثال با Leverage 300 :1 ، حداكثر با 3 لات میتوانيم تريد كنيم كه با اين حجم ارزش هر پيپ 30 دلار میباشد و با 33 پيپ ضرر كال مارجين میشويم.
سود و ضرر در بازار جهانی چگونه محاسبه میگردد؟
فرض كنيد در حال حاضر قيمت پوند به دلار به شكل زير است.
اگر شما فكر میكنيد ارزش پوند نسبت به دلار افزايش پيدا خواهد كرد پس بايد پوند بخريد يعنی اصطلاحا پوزيشن BUY بگيريد. و اگر تشخيصتان اين باشد كه ارزش پوند نسبت به دلار كاهش پيدا خواهد كرد، اصطلاحا پوزيشن SELL میگيريد.
در اينجا متوجه ميشويم كه BUY و SELL دو روی يك سكه هستند . يعني وقتی شما دستور BUY میدهيد به اين معنی است كه ارز اوليه را میخريد و وقتي دستور SELL میدهيد به اين معنی است كه ارز دوم را میخريد.
اگر دستور BUY داده باشيد ، قيمت خريد برابر است با : GBP/USD=1.56973
اگر دستور SELL داده باشيد ، قيمت خريد برابر است با : GBP/USD=1.56947
بعد از مدتي قيمت پوند به دلار به شكل زير میشود:
حالا با احتساب حجم يك لات سود و ضرر احتمالی را حساب میكنيم:
اگر پوزيشن شما SELL بوده:
اگر پوزيشن شما BUY بوده باشد:
همانطور كه مشاهده میكنيد در بازار جهانی به دليل وجود Spread در شرايط مساوی مقدار ضرر بيشتر از مقدار سود است كه اين مسئله به خصوص در پوزيشنهايی كه حد سود آنها خيلی كم است بسيار تعيين كننده است. جدول زير نحوه محاسبه Spread های مربوط به جفت ارزهای اصلی را نشان میدهد.
لازم به ذكر است در جدول فوق قيمتها متغيرند. در هر بروكری در شرايط عادی اسپردها ثابت هستند. ولی در هنگام اخبار اسپردها هم متغير میشوند.
– – –
در مقالهی بعدی به بررسی «چرا هیچ سیستمی نمیتواند 100 درصد سود ده باشد» میپردازیم.
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.